سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات خصوصی

شبانه روزی

سه شنبه 87 بهمن 8 ساعت 7:42 عصر
این روزا تو اتاق مروستی چادر زدیم از صبح تا شب یکسره فقط مقاله آموزشی که قراره تا چند روز دیگه برای مجله پردازش سیگنال بفرستیم میخونیم و غلط گیری می‏کنیم. من و آرش و وحید و محمد و مروستی اینقدر با هم کار کردیم عین مدرسه‏های شبانه‏روزی شده دیگه از دنیای بیرون خبری نداریم فقط شب که میشه میریم خونه میخوابیم دوباره صبح میایم ادامه مطلب. مروستی هم هیچ کس رو به اتاقش راه نمیده و حتی ناهار هم میریم سلف استادا به خرج مروستی. حالا خوشبختانه لااقل صندلی‏هاش نرمه.

نظرات دیگران []



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال
علی
بامداد
شبانه روزی
ریجکت
[عناوین آرشیوشده]